فیچر منحنی مارپیچ(Helix Curve) در سالیدورک

در این بخش، به آموزش رایگان کار با فیچر منحنی مارپیچ(Helix Curve) در سالیدورک می پردازیم. همه انواع منحنی های مارپیچ(Helix curve) از یک اسکچ دایره ای ایجاد می شوند. این دایره صفحه ی شروع و مرکز و قطر مارپیچ را مشخص می کند. تصویر 8.1 بخش Property Manager را برای انواع مارپیچ های گام ثابت(Constant Pitch)  و گام متغیر(Variable Pitch)، نشان می دهد. ما می توانیم تمام انواع منحنی های مارپیچ را با تعیین ترکیبی از ارتفاع کل، گام(pitch)، و تعداد چرخش(revolution) ایجاد کنیم.
زاویه ی شروع به رابطه صفحه ی اسکچ نسبت به مبدا بستگی دارد. زاویه ی شروع می تواند در بیرون از  PropertyManager  از طریق دایمنشن ها، جدول های طراحی، معادلات و غیره کنترل شوند. اصطلاح pitch (گام)، به فاصله ی مستقیم بین دایره های مارپیچ، در امتداد محور اشاره می کند. گام(Pitch) برای منحنی حلزونی(spiral) متفاوت است و بعداً توضیح داده خواهد شد.


استفاده از پنل Taper Helix در سالیدورک

پنل Taper Helix که در بخش PropertyManager از مارپیچ(Helix) قرار دارد، به ما امکان می دهد تا یک زاویه ی مخروطی(taper) را برای مارپیچ مشخص کنیم. زاویه ی مخروطی، بر روی گام تاثیر نمی گذارد. اگر بخواهیم بر هردوی مخروط(taper) و گام اثر بگذاریم، می توانیم از یک مارپیچ متغیر مخروطی استفاده کنیم. تصویر 8.2 نشان می دهد که چگونه زاویه ی مخروطی به شکل نهایی مربوط می شود.


استفاده از مارپیچ گام متغیر در سالیدورک

ما می توانیم در نمودارها یا در برچسب هایی(callouts) که در تصویر 8.3 نشان داده شده اند، یک مارپیچ گام متغیر ایجاد کنیم. هر دوی گام(pitch) و قطر(diameter) متغیر محسوب می شوند. مقدار قطر در ردیف اول نمی تواند تغییر داده شود اما توسط اسکچ کنترل می شود. در نمودار نشان داده شده، انتقال بین چرخش های 4 و 4.5 جایی است که گام و قطر هردو تغییر می کنند.

 

 (تصویر 8.1 : بخش PropertyManager از Helix/Spiral)

 (تصویر 8.1 : بخش PropertyManager از Helix/Spiral)

 

 (تصویر 8.2 : پنل مارپیچ مخروطی)

 (تصویر 8.2 : پنل مارپیچ مخروطی)

 

 (تصویر 8.3 : مارپیچ گام متغیر)

 (تصویر 8.3 : مارپیچ گام متغیر)

وقتی که ما بر روی یک فیچر مارپیچ دابل-کلیک کنیم، سالیدورک دایمنشن ها را بر روی صفحه نشان می هد و ما می توانیم روی آنها دابل کلیک کنیم و آنها را تغییر دهیم. ابعادی که به این صورت نمایش داده می شوند، وقتی که از PropertyManager استفاده می شوند،خیلی سازماندهی نشده اند اما کار با آنها راحت تر است.


 گردش کار برای منحنی های مارپیچ

یک گردش کار برای تمام منحنی های مارپیچ مانند، به صورت زیر است:

1. یک دایره رسم کنید یا یک دایره ی موجود را انتخاب کنید.

2. فرمان Helix را اجرا کنید.

3. گزینه ها را تنظیم کنید.

4. بر روی چک مارک سبز رنگ کلیک کنید تا فیچر را بپذیرید.


استفاده از مارپیچ حلزونی(spiral) در سالیدورک

مارپیچ حلزونی، یک مارپیچ مسطح مخروطی است. مقدار گام(pitch) بر روی مارپیچ حلزونی، فاصله شعاعی بین چرخش های(revolution) منحنی است. تصویر 8.4 را مشاهده کنید.

 (تصویر 8.4 : گزینه ی Spiral از فیچر Helix)

 

 


ایجاد منحنی های پیش بینی شده(Projected Curves)

دو نوع منحنی پیش بینی شده، وجود دارد:

◆◆ منحنی اسکچ بر روی وجوه

◆◆ منحنی اسکچ بر روی اسکچ


استفاده از منحنیِ اسکچ بر روی وجوه

با تنظیم این گزینه، منحنی پیش بینی شده(projected curve) با ترسیم یک اسکچ دو بعدی بر روی یک وجه، ایجاد می شود. این اسکچ عمود بر صفحه ی اسکچ ایجاد شده است. اسکچ مذکور می تواند یک حلقه باز یا یک حلقه بسته باشد اما نمی تواند از چند حلقه ی باز یا بسته تشکیل شود یا اینکه خودش را قطع کند. تصویر 8.5 یک مثال را نشان می دهد که در آن یک اسکچ در یک وجه ترسیم شده است(projecting) تا یک منحنی پیش بینی شده ایجاد شود.

(تصویر 8.5 : ایجاد یک منحنی پیش بینی شده با استفاده از  گزینه ی Sketch On Faces)

(تصویر 8.5 : ایجاد یک منحنی پیش بینی شده با استفاده از  گزینه ی Sketch On Faces)

 


ایجاد منحنیِ اسکچ بر روی اسکچ

ساده ترین روش برای تجسم کردن منحنی های پیش بینی شده ی اسکچ بر روی اسکچ، روش سطوح متقاطع است. در این روش می توانیم یک منحنی را در محل تلاقی دو سطح ایجاد کنیم. این دو سطح با اکسترود کردن هر یک از اسکچ ها ایجاد می شوند. این روش در تصویر 8.6 نشان داده شده است. 

 

 (تصویر 8.6: استفاده از تلاقی سطوح برای تجسم کردن یک منحنی پیش بینی شده اسکچ بر روی اسکچ)

(تصویر 8.6: استفاده از تلاقی سطوح برای تجسم کردن یک منحنی پیش بینی شده اسکچ بر روی اسکچ)

 شماره 1: منحنی پیش بینی شده(Projected)

شماره 2: سطح مقطع های اسکچ(profiles)


 استفاده از فیچرِ منحنی از طریق نقاط XYZ

فیچر منحنی از طریق نقاط XYZ ، به ما امکان می دهد تا مختصاتی را برای نقاط روی یک منحنی، تایپ کنیم یا اینکه آنها را در قالب یک فایل متنی(text) ایمپورت کنیم. این فایل متنی می تواند با هر برنامه ای که لیست های عدیی را ایجاد می کنند، مانند Excel تولید شود. این منحنی، مانند یک اسپلاین واکنش نشان می دهد؛ بنابراین افکت تتر-توتتر(افکت الاکلنگ، teeter-tottering effect) می تواند قابل توجه باشد؛ به خصوص به این دلیل که ما نمی توانیم شرایط انتهایی(end conditions) یا مماس را تنظیم کنیم. برای جلوگیری از این افکت، خوب است که درهر انتهای منحنی، چند نقطه ایجاد کنید یا نقاط با چگالی  بیشتری ایجاد کنید.

اگر یک فایل متنی(text) را ایمپورت می کنید، این فایل می تواند یک پسوند به صورت *.txt یا *.sldcrv داشته باشد. برای دسترسی به این فایل متنی نمونه، در فایل های دانلودی، در فصل 8، فایل Chapter 8 - Curve File.sldcrv را باز کنید. یا برای دانلود آن، اینجا کلیک کنید. داده هایی که در این فایل قرار دارد، باید با استفاده از واحدهای سند( مثل اینچ و میلی متر و غیره) به صورت سه ستون مختصات X و Y و Z فرمت دهی شوند. و این مختصات باید با استفاده از کاما یا فاصله سفید(space) یا تب(tab) از یکدیگر جدا شده باشند.

تصویر 8.7 جعبه مکالمه ی Curve File ،که یک جدول از نقاط X و Y و Z  است را برای منحنی نشان می دهد و فایل نوتپد *.sldcrv را هم نشان می دهد. ما می توانیم این فایل را با کلیک بر روی دکمه Browse در جعبه مکالمه ی Curve File، قرائت کنیم. اما اگر به صورت دستی، این نقاط را تایپ کنیم، می توانیم آنها را مستقیماً از همین جعبه مکالمه ذخیره(save) کنیم. مانند تمام انواع اسکچ ها، این نوع منحنی نیز نمی تواند خودش را قطع کند.

 (تصویر 8.7 : جعبه مکالمه ی Curve File که یک جدول از نقاط X و Y و Z را نشان می دهد و یک فایل متنی نوتپد را با همان اطلاعات نشان می دهد)

 (تصویر 8.7 : جعبه مکالمه ی Curve File که یک جدول از نقاط X و Y و Z را نشان می دهد و یک فایل متنی نوتپد را با همان اطلاعات نشان می دهد)

 


 استفاده از فیچرِ ایجاد منحنی از طریق نقاط مرجع(Reference Points)

فیچر ایجاد منحنی از طریق نقاط مرجع، از نقاط یا رئوس اسکچ انتخاب شده، یک منحنی ایجاد می کند. این منحنی می تواند یک حلقه باز(open loop) یا بسته باشد؛ اما حلقه بسته به این نیاز دارد که ما حداقل سه نقطه را انتخاب کنیم. در این منحنی، ما نمی توانیم شرایط انتهایی(end conditions) را تنظیم کنیم؛  بنابراین این فیچر مانند یک اسپلاین پیش فرض کار می کند. درست مانند منحنی XYZ.

رایج ترین کاربرد این فیچر ایجاد سیم از نقاط انتخاب شده در طول یک مسیر سیم مانند است. یک کاربرد متداول دیگر از فیچر مذکور ، ایجاد یک منحنی دونقطه ای ساده برای بستن یک فیچر سرفیس، مانند Fill یا Boundary یا Loft است. یک اشکال در این زمینه، این است که جهت های مماس پایانی(end tangency directions) نمی توانند بر روی فیچرهای منحنی کنترل شوند. و اگر یک اسکچِ سه بعدی اسپلاین مورد استفاده قرار گیرد، جهت مماس پایانی(end tangency direction) به سادگی از طریق استفاده از دستگیره های اسپلاین و مماس به شکل های کمکی(construction geometry)، کنترل می شود.

ایجاد منحنی از طریق نقاط مرجع، تا حد زیادی بلا استفاده است؛ احتمالاً به این دلیل که اسپلاین های اسکچ سه بعدی بسیار قدرتمندتر هستند.

 


کنار هم قرار دادن یک منحنی کامپوزیت(ترکیبی)

یک منحنی کامپوزیت چندین منحنی یا ضلع یا اسکچ را، در یک انتیتی منحنی به هم متصل می کند. فنر نشان داده شده در تصویر 8.8 با استفاده از یک منحنی کامپوزیت ایجاد شده است تا یک اسکچ سه بعدی و یک مارپیچ گام متغیر(Variable Pitch) و یک منحنی مدیریت شده(projected curve) را به هم پیوند دهد.

ما همچنین می توانیم در یک منحنی کامپوزیت، از اضلاع مدل نیز استفاده کنیم. این منحنی در نیمی از پارت قرار دارد و بقیه ی آن در پارت بازتاب(mirrored) شده اند. منحنی ها(Curves) نمی توانند بازتاب شوند، اما شکل های سالیدِ سرفیس می توانند چنین کاری انجام دهند.

از برخی جهات، منحنی کامپوزیت بهتر است؛ زیرا در صورتی که ایجاد فیچری که از Selection Manager استفاده می کند با شکست مواجه شود، می توانیم انتخاب ها را ذخیره کنیم. (اگر نتوانیم فیچر را ایجاد کنیم، نمی توانیم انتخاب ها را ذخیره کنیم) از سوی دیگر، منحنی های کامپوزیت مانند انتخاب اضلاع مدل برای تنظیماتی مانند مماس و انحنا عمل نمی کنند.

 

  (تصویر 8.8 : یک پارت که از یک منحنی کامپوزیت ایجاد شده است)


استفاده از خط تقسیم(Split Lines) در سالیدورک

خطوط تقسیم(split line) دقیقاً منحنی نیستند؛ بلکه تنها اضلاعی هستند که وجوه را به چندین وجه تقسیم می کنند. از خطوط تقسیم برای هدف های مختلفی استفاده می شود، اما از آنها در درجه اول برای تقسیم وجوه به طوری که درافت(draft) بتواند اضافه شود، استفاده می شود. همچنین از خطوط تقسیم برای ایجاد یک وجه  شکسته شده برای شکست رنگ(color break) یا برای ایجاد یک ضلع برای یک فیلت هولد لاین(hold-line) استفاده می شود. این موضوع در فصل 7 در مقاله ی آموزش استفاده از Face Fillet در سالیدورک توضیح داده شده است.

 برای استفاده از خطوط تقسیم، محدودیت هایی وجود دارد. اول اینکه، آنها حداقل باید یک وجه را به دو ناحیه کاملاً بسته تقسیم کنند. ما نمی توانیم در یک اسکچ حلقه باز، یک خط تقسیم داشته باشیم که انتهای این حلقه بر روی وجهی که قرار است تقسیم شود، قرار داشته باشد. آنها باید وجهی که قرار است تقسیم شود را قطع کنند یا اینکه با اضلاع تلاقی کنند. اگر  فکر می کنید که در یک حلقه ی باز به یک خط تقسیم نیاز دارید، به جای آن، سعی کنید از یک منحنی طرح ریزی شده(projected curve) استفاده کنید.


احتیاط کنید: وقتی که می خواهیم از خطوط تقسیم استفاده کنیم، به خصوص اگر بخواهیم یک خط تقسیم را در یک مدل اضافه یا حذف کنیم، باید احتیاط کنیم. خطوط تقسیم باید تا آنجا که ممکن است به پایین درخت طراحی بروند. خطوط تقسیم، ID های وجوه و اضلاعی که تقسیم می کنند را تغییر می دهند. اگر به عقب برگردیم و یک خط تقسیم را قبل از فیچرهای موجود قرار دهیم، چون ID ها تغییر کرده اند ممکن است تعداد قابل توجهی رجوع به فیچرها برای تعمیرداشته باشیم. به همین ترتیب، اگر ما یک خط تقسیم را که از قبل چند فیچر وابسته داشته اند را حذف کنیم، بسیاری از دیگر فیچرها ممکن است حذف شوند یا ارجاع خود را از دست بدهند.


استفاده از منحنی معادله محور در سالیدورک

یک منحنی معادله محور(Equation-Driven Curve)، در حقیقت یک فیچر منحنی نیست؛ بلکه یک انتیتی اسکچ محسوب می شود. این منحنی، یک اسپلاین را در یک اسکچ دوبعدی با یک معادله واقعی مشخص می کند. با اینکه این منحنی، یک انتیتی اسکچ مبتنی بر اسپلاین است، تنها می تاند از طریق معادله ی مورد نظر کنترل شود؛ نه با استفاده از کنترل های اسپلاین. این ویژگی، در فصل 3، در مقاله ی کار با اسکچ ها و Reference Geometry توضیح داده شده اند.

برای نظردهی، در سایت عضو شوید یا به آن وارد شوید!

ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال